نگار سلیمانی

خلاصه کتاب بازنگری rework

خلاصه کتاب بازنگری(rework) جیسون فرد؛ الهام بخشِ استارتاپ معماری سیویتاس

علی رغم گستردگیِ ایده استارتاپی ام، تصمیم قاطعانه ای در به انجام رساندنش داشتم. واقعا نمی دانستم قرار است با چه چیزی رو به رو شوم اما مطمئن بودم که می خواهم این کار را انجام دهم و از آنجایی که عملی کردن ایده ام مستلزم همکاری همه جانبه سه گروه شهروندان، متخصصین شهری و قانون گذاران شهری (شهرداری ها) بود، ادامه ی کارم حتی با وجود حمایت های پارک علم و فناوری و تسهیل ارتباط با ارگان های دیگر امری فرسایشی به نظر می رسید اما من همچنان جسورانه پیگیر کار و بارم بودم و مسیر تحقق ایده ام را فاز بندی می کردم . تا اینکه با کتاب بازنگری (rework) نوشته جیسون فرد آشنا شدم و .

نحوه آشنایی

یک روز علامتِ انتهای ایمیلی که از طرف سایت مورد علاقه ام به من ارسال شده بود، توجهم را جلب کرد. آن علامت همیشه آنجا بود و من یک سال و نیم بود که از کاربران آن سایت بودم اما نمی دانم چطور شد که آن روز حس کنجکاوی ام را برانگیخت و من بر روی آیکن mailerlite ، کلمه ای که تا آن روز حتی به گوشم نخورده بود کلیک کردم و وارد سایتی شدم که نجات بخش بود.

 طرح و گرافیک ساده و زیبای سایت جذبم کرد و چون هیچ آشنایی قبلی ای با آن نداشتم و نمی دانستم کارش چیست به سراغ درباره ما رفتم و با عبارت زیر رو به رو شدم:

We are MailerLite
Meet the MailerLite team. Learn about our core values, our story, and how we balance work, life and everything in between.

سادگی، صراحت و در عین حال صمیمیتِ متن احساس خوبی به من داد به طوریکه ترغیب شدم در سایت بمانم و با داستان افرادی که خود را MailerLite  نامیده و ارزش هایی برای خود تعریف کرده اند و در تلاشند بین کار و زندگی و هر چیز دیگری که در این بین است تعادل برقرار کنند، آشنا شوم. از هفت واقعیت جالبی که در مورد تیمشان نوشته بودند و داستان شکل گیری گروه و موفقیت های کسب و کاریشان خواندم تا به جمله ای برخوردم که انگار فقط برای خواندن آن، به سایت هدایت شده بودم:

MailerLite was created after reading Rework by Basecamp. We still think that it is the best book about business.

از کتابی تحت عنوان rework  نوشته جیسون فرد و دیوید هاینمایر هان سن گفته بودند که خواندنش نقطه شروع بیزینس این تیم بود و چون داستان و اصول این تیم بسیار با اصول و خواسته های من همخوانی داشت، انگیزه و انرژی خیلی زیادی برای خواندن کتاب rework در من شکل گرفت به نحوی که در لحظه کتاب را به زبان انگلیسی دانلود کرده و شروع به خواندنش کردم.

من یک گنج پیدا کرده بودم….

نوشتارِ کتاب بی اندازه روان، عالی و ساده بود و همین تاثیرگذاریِ محتوای عالی اش را صدچندان می کرد. تقریبا دو فصل از کتاب را خوانده بودم که به فکرم رسید شاید به فارسی ترجمه شده باشد چرا که یکی از پرفروش ترین کتاب های آمازون در حوزه کارآفرینی و برگزیده نیویورک تایمز و وال استریت ژورنال بود. وقتی سرچ کردم در عین ناباوری و البته شاه کیفی، متوجه شدم rework با نام بازنگری با ترجمه آقای حامد قادری به چاپ رسیده است. بدون فوت وقت و الساعه سفارش اینترنتی دادم و بعد از دو روز، گنجم در دستم بود.

به یاد ندارم منی که کتاب خوانِ حرفه ای هستم، انقدر زیر جملات یک کتاب خط کشیده باشم واقعا مداد از دستم نمی افتاد و بیش از 90 درصد کتاب را خط کاری کردم و بر رویش یادداشت هایی از ایده ها و فوت و فنی که در کارم باید رعایت می کردم، نوشتم. اگر کتاب هری پاتر و شاهزاده دورگه را خوانده باشید، باید بگویم کتابم شده بود عین کتاب درس معجون سازیِ پروفسور اسنیپ که خودش در زمان تحصیل همه جای کتابش را از نکته های ناب پر کرده بود : ) .

کتاب بازنگری بی نظیر است و من مؤکدانه به هر فردی که درصدد شروع هر نوع از کسب و کار است، مطالعه اش را پیشنهاد می کنم. از تاثیرگذاری این کتاب همین بس که، مسیر استارتاپ ما را رسما سر و ته کرد و فاز بندی مرا با اختلاف 180 درجه ای، از نو نوشت. تغییری که بسیار از آن راضی ام و بی نهایت در صرفِ وقت و هزینه به نفعمان تمام شد و بارها راه رسیدن به هدف را آسان تر کرد. اگر بخواهم هدفِ کتاب بازنگری را در چند جمله ی کوتاه بگویم این است که؛ نمی توان با نگاه و ذهنیت قبلی و سنتی به کار، یک کسب و کار جدید و موفق را در عصر جدید به راه انداخت بلکه باید قالب های قدیمی ذهنمان را بشکنیم و با یک بازنگری اساسی کارمان را شروع کنیم چرا که ماهیت کاروکاسبی در دنیای امروز به جد تغییر یافته است و بسیاری از غیرممکن ها، ممکن شده است. در این کتاب مثال هایی واقعی از بازنگری های اساسی ای که در کارمان باید اعمال کنیم نوشته شده است که نمونه های موفقِ به کارگیری اش، خود نویسندگان کتاب بازنگری و شرکت های معروفی همچون MailerLite می باشد.

و اما برویم سراغ متن شگفت انگیزِ کتاب بازنگری؛

همانطور که قبلا اشاره کردم سطر به سطر این کتاب، ارزشمند و خواندنی است و من تنها به تعداد معدودی از این جملات خواهم پرداخت تا دوستان را بیشتر تشنه بازنگری در کسب و کارشان کنم.

“شرکت ما یک شرکت شانزده نفره ی کوچک، کم هزینه و سودآور است. در طول مسیرمان دو رکود اقتصادی، یک دوره ی سرخوردگی، تغییر مدل کسب و کار و پیشامدهای ناگوار را پشت سر گذاشته ایم و در طول تمام این اتفاقات، سودآوریمان را حفظ کرده ایم.”

همانطور که گفتم این کتاب از یک بازنگری اساسی در نگاه و باورهای سخت و پیچیده مان نسبت به راه اندازی یک کسب و کار حرف می زند. از آسان بودن و سهل الوصول بودن آن و نه به زعم خیلی های دیگر، سخت و ریسکی بودن آن. خوبیِ کتاب بازنگری این است که نویسندگانش به هر آنچه که گفته اند خودشان عمل کرده اند و نتیجه در دستشان است. مخلص کلام؛ حرف و عملشان یکیست و مثل خیلی از نویسندگان کتاب های کارآفرینی از بیرون و از لابه لای تئوری ها و تحلیل های کسب و کاری به قضیه نگاه نکرده اند.

” دنیای واقعی را نادیده بگیرید” همیشه، زمانی که درباره ی ایده ی جدیدی با دیگران صحبت می کنید، در پاسخ این جمله را می شنوید: «این ایده، هرگز در دنیای واقعی انجام پذیر نیست». حرف هایشان را باور نکنید. شاید دنیایی که می گویند برای آن ها واقعی باشد، اما این بدان معنا نیست که شما هم مجبورید در آن زندگی کنید. دنیای واقعی یک مکان نیست، یک بهانه است. توجیهی است برای تلاش نکردن. هیچی ارتباطی با شما ندارد.

 من شیفته ی این جملات از کتاب بازنگری شدم خصوصا که با جهان هولوگرافیک(وجودِ بی نهایت واقعیت در جهان)، قانون مدارها و قانون فراوانی در جهان همخوانی داشت و وقتی متوجه شدم که یک شرکت بسیار موفق سخنی چنین با صراحت رانده و حتی کسب و کارهای فراوان دیگری با همین اصل کار خود را شروع کرده و به موفقیت رسیده اند به نوعی خیالم راحت شد : )

“قهرمان واقعی هم اکنون در خانه به سر می برد، زیرا او راه حل سریعتری را برای انجام کارهایش یافته است.”

تلنگر دیگری که که این کتاب به من زد رویکردش در مورد اعتیاد به پُرکاری بود؛ چرا که ما بیشتر وقت ها با زیاد کار کردن، حس مفید بودن و تلاش کردنمان را ارضا می کنیم و تصور می کنیم با پرکاری موفق تریم این درحالیست که باید هوشمندانه کار کرد و نه بیشتر. همان تعادل در کار و زندگی که یکی از اصل هایی بود که شرکت  Mailerlite  هم از آن یاد کرده بود.

“در جهان تاثیر چشمگیری ایجاد کنید. این بدان معنا نیست که باید داروی سرطان را کشف کنید. فقط باید احساس کنید زحماتتان ارزشمندند.”

باید کاری که برایمان مهم است انجام دهیم و آغازگر تغییری باشیم که دوست داریم در جهان ببینیم. حتما این جمله خیلی به چشمتان خورده است be the change you want to see in the world . بهتر است دست از شعار دادن برداریم و واقعا شروع کنیم.

“موضع خود را حفظ کنید و ثابت قدم باشید”

جملات این بخش از کتاب هم بسیار با شخصیت کاریمان همخوانی داشت چرا که ما همیشه از اینکه سایت ها و کسب و کارهای مختلف، بادی به هر جهت بودند و از هر دری سخنی می گفتند متعجب بودیم و همان ابتدای کارمان اصولی برای خود تعریف کردیم و در تمام فعالیت ها و متن هایان تسری دادیم تا خودمان و کارمان یک هویت داشته باشیم و نه رنگ به رنگ. دوست داریم با چه عنوانی از ما یاد شود و ما را چگونه بشناسند؟ پس همانی باشیم که می خواهیم دیده شویم. واقعی باشیم و نه فیک و کتاب بازنگری واقعا حق مطلب را در این موضوع ادا کرد.

و جمله طلاییِ دیگری که حیفم آمد ننویسمش اما توضیحی در موردش نمی دهم تا قلاب ذهنتان درگیرِ صید تک به تک کلمات دیگر شود؛

“شما به یک استراتژی تعهد نیاز دارید نه یک استراتژی خروج”

گزیده های دیگری از کتاب بازنگری

 

کمتر چیز خوبیست”

برای ما معماران شعار میس وندروهه «less is more» آشنا است و من با دیدن جمله “کمتر چیز خوبیست” در کتاب بازنگری، کاملا مفهوم را گرفتم. در کارمان خود را درگیر حواشی و جزئیات بی اهمیت نکنیم و بدانیم که همیشه راه حل هایی از این بهتر و از این آسانتر وجود دارد. همه چیز ممکن است و ما برای شروع کارمان به کمتر از آن چیزی که تصور می کنیم، نیاز داریم.


“بخوابید” “آنچه افراد ده برابر کارآمدتر را از افراد عادی متمایز می سازد، ده برابر تلاش بیشتر نیست؛ بلکه این است که آن ها، از خلاقیتشان برای خلق راه حل هایی بهره می گیرند که به یک دهم تلاش افراد عادی نیاز داشته باشد. با بی خوابی، شما تولید این گونه راه حل های یک دهمی رامتوقف خواهید کرد.”

به عینه این موضوع را تجربه کرده ام و همیشه با وقفه هایی، ذهنم را نسبت به موضوعات از حالت ماسکه و بسته در می آورم چرا که با زوم کردن های بسیار روی هر چیزی، قدرت کل نگری و از دور نگاه کردن به آن موضوع را از دست می دهیم. در واقع بریک ها(break) همیشه راهگشا هستند.

“وجود خود را در محصولتان جاری کنید”

چون تنها زمانی می توانید منحصر به فرد باشید که خودِ واقعی تان باشید و زمانی محصولتان منحصر به فرد می شود که معرف شما باشد. تنها یک نفر از شما در این دنیا وجود دارد پس از فرصتِ خودتان بودن در بیزینس تان، به بهترین نحو استفاده کنید. یکی از دلایلی که من بسیار شیفته کتاب بازنگری شدم این بود که تاییدی بود بر بسیاری از باورها و متدهایم در مورد راه اندازی یک کسب و کار. باورهایی که از دید عامه و حتی متخصصین این امر، نه تنها کاری غیر منطقی ست بلکه منجربه شکست کسب و کار هم می شود. خیلی از صاحب نظران حوزه های کسب و کاری معتقدند که باید محصولی که مشتری می پسندد به بازار عرضه کرد و خواسته های آن هارا بی چون و چرا در محصول اعمال کرد تا فروش بیشتری داشت اما من معتقدم با رعایت اصول و ارزش های خود و ایجاد سبکی که خودِ فرد به نتیجه و اثرش ایمان دارد، این مخاطبینِ وفادار هستند که او را پیدا خواهند کرد. چرا که دغدغه، فروش یک محصول نیست و هدف خلق ارزش است. خوشبختانه بعد از مطالعه کتاب بازنگری متوجه شدم افراد زیادی با من هم رأی و در عین حال موفق هستند.

“کمتر از رقبایتان کار کنید و به جای دیگران روی خودتان متمرکز شوید”

جمله طلایی دیگری در کتاب بازنگری که واقعا هم راستا با باورهای تیم ما است، همین بود. نگاه دائم ما به بیرون از خود، نگاه خلاقانه مان به درونمان را کور می سازد و از ما فقط یک دنباله رو می سازد و نه شناگری در اقیانوس آبی. با خود بودن و حفظ ارزش هایمان نه تنها وارد اقیانوس سرخِ پر رقابت نمی شویم بلکه پیشرو و آوانگارد در اقیانوس آبی می شویم. (پیشنهاد می شود مطالعه ای در مورد استراتژی اقیانوس آبی داشته باشید.)

“از گمنامی استقبال کنید”

کوچک ماندن دستاورد بزرگیست چون چابکی و انعطاف پذیری را برای ما به ارمغان می آورد. بهتر است دچار توهم موفقیت یعنی رشدِ بیشتر و بزرگتر بودن نشویم. قوانین و حتی تعریف ها از موفقیت در عصر حاضر تغییر کرده است. می توان آسانتر، سریعتر و واقعا به راحتی عمل کرد و به خواسته ها رسید.

“نویسندگانِ بهتر را استخدام کنید”

یک شخص در هر تخصص و حرفه ای اگر نویسنده ی خوبی باشد قطعا مفید خواهد بود چرا کهمهارت در نویسندگی تنها به نوشتن مرتبط نمی شود. بلکه، یک نوشته ی روشن، نشانه ی اندیشه ی روشن هم هست.در واقع یک نویسنده، ذهن روشن و منسجمی دارد و از توانایی درک و تحلیل بالایی نیز برخوردار است از اینرو حتما به نحوی تاثیر مثبت خود را در کسب و کارتان نشان می دهد.

و در نهایت…

“الهام، زودگذر است.”

الهام تاریخ انقضا دارد اگر قصد انجام کاری دارید بهتر است همین حالا آن را انجام دهید…

کتاب بازنگری با این عبارات تمام می شود اما بازنگری در نگاهمان به راه اندازی و پیشبرد کسب و کارمان تازه شروع شده است. خود من بعد از خواندن کتاب بازنگری دوباره به سایت MailerLite  برگشتم و متوجه شدم کاملا به آنچه که درکتاب گفته شده است عمل کرده اند؛ اعم از مشخص کردن اصول و شخصیت کاری، حفظ اصول و سادگی و توجه نکردن به دنیای واقعی و باورهایی که از نشدن ها می گوید.

الان که بعد از هفت ماه از آن روز می گذرد به خود می گویم واقعا چه کنجکاویِ به موقع و چه کلیک طلایی ای بر روی آن علامتِ همیشگی انتهای ایمیلم کردم. در این هفت ماه که گذشت سه بار این کتاب را خوانده ام و واقعا خدایم را شکر می کنم که با معرفی معجزه وار این کتاب، انتهای بسیاری از راه ها را، نرفته به ما نشان داد و در پیشبرد کارمان بسیار تاثیر گذار شد.

برقرار  باشید…